با چاپ و انتشار زودهنگام کتاب، نویسنده می شویم؟

نویسنده شدن، رویای هزار و یک نفری است که قلم به دست می نویسند و آرزو دارند نامشان روی جلد کتابی بدرخشد و آن را به این و آن نشان بدهند و بگویند:

  • این کتاب را من نوشتم. ببینید.

داشتن کتاب و خروجی، بسیار ارزشمند است اما نهایت کار نویسنده نیست و تازه ابتدای راه اثباتش خواهد بود و بسیاری افراد، پس از این مرحله می درخشند و خود را بیش از پیش اثبات می کنند و برخی دیگر، در همین نقطه می مانند و دیگر رشد و تعالی نمی یابند!

کارگردان، نهایت کارش ساخت فیلمی جذاب و درخور توجه است و با آن معرفی می شود؛ مجسمه ساز، نهایت کارش ساخت مجسمه ای زیبا و خوش تراش است که به دیگران نشان دهد و برایشان خاطره ای ماندگار ایجاد کند؛ تدوینگر فیلم، می کوشد تا بهترین هنر و سلیقه اش را خرج کند و بُرش های برهم ریختۀ فیلم را به درستی کنار هم بیاورد و مکثی ایجاد نشود و؛ و در مقابل، نویسنده، فردی است که تمامی این خصوصیات و اتفاقات را در وجود خودش دارد و هم باید خاطره ای خوش نقش برای همگان ایجاد کند و هم کارش را به بهترین شکل به خواننده تحویل دهد؛ علاوه بر این باید بین این کتاب و آن کتابش، هزاران زندگی را از نظر گذرانده باشد و در کوله بار نویسندگی اش تجربیات گوناگونی بریزد و نگاه دارد، افراد بسیاری را دیده و تحلیل کرده باشد و در یک جمله کوتاه و مختصر:

ادامه مطلب


مشخصات

آخرین جستجو ها