در طول زندگی مجازی، مخصوصاً از سال 85 تا 93، با وبلاگ ها و وب سایت های بسیاری نوشتم. دیشب به طور کاملا اتفاقی با این سایت آشنا شدم و پس از تماشای چندین وبلاگ، دیدم می شود روی آن حساب باز کرد و بار و بنه را جمع کردم و به اینجا نقل مکان کردم.

از اوایل خرداد که کانال ایده داستان را برای استفاده علاقمندان و داشتن فکر و ایده اولیه ایجاد کردم، زندگی ام شیرین تر از قبل شد؛ پس از آن و به توصیه دوست عزیزی، کانال قلم طلایی1 را با همان نام و نشان سال های قبلش ایجاد کردم و به انتقال تجربیات و درس آموزه های نویسندگی پرداختم.

اواخر خرداد بود که به فکر تاسیس سایتی با همین نام افتادم تا کار نیمه تمام سال های گذشته را به اتمام برسانم، با یک وب سایت آغاز کردم و تا نیمه راه رفتم اما اتفاقی باعث جدایی از آن سایت شد و رسید به امشب؛ از این بابت بسیار خرسندم و امیدوارم شرایط به خوبی ادامه یابد.

در این وب سایت علاوه بر ارسال درس آموزه ها و رویه گذشته، پندهای خودنوشت و چند برنامه دیگر را اجرا خواهم کرد، امیدوارم مطالب ارسالی بتواند راهگشای راه نویسندگی تان باشد.

 

من امیر نمازی هستم، از یکی دو سال پس از یادگیری الفبای پارسی، به تشویق دبیر ابتدایی و طبق برنامه کتابخوانی آن سالها، هر هفته موظف بودیم به کتابخانه برویم و چندین کتاب داستان به امانت بگیریم و در زنگ کتابخوانی، بخوانیم و وظایفی را انجام دهیم؛ این ایام را به خوبی در یاد دارم و هر از گاهی به آن روزهای شیرین فکر می کنم. این زنگ، یکی از خاطره انگیزترین خاطرات گذشته ام بوده و هست و ان شاء الله پس از تاسیس کارگاه و کلاس نویسندگی حضوری، یکی از برنامه های ثابت کلاس هایم خواهم بود.

گذشت و گذشت تا حدودا پنج سال بعد، ابتدا شعر و شاعری آغاز شد و سپس به تشویق دبیر ادبیات، نوشتن را به شکل جدی آغاز کردم. اولین داستانم چنگی به دل نزد اما برایم عزیز و ارزشمند است و هر از چند گاهی آن را برمی دارم و نگاهش می کنم.

در این چند سال (قبل از سال 89) با چندین سایت مرتبط با نویسندگی همکاری کردم که از آن جمله می توان به سایت 98ایا، گودلایف و. اشاره کرد و در سال 90-89، با سایت معتبری که زیرنظر بنیاد علمی نخبگان فعالیت می کرد، آشنا شدم و پس از چندی به مدیریت بخش ادبیات آن دست یافتم. پوسته اولیه کانال ایده داستان از همین نقطه شکل گرفت و اجرایی شد و.

برحسب علاقه و اشتیاق به سمت و سوی نویسندگی تئاتر و رادیو کشیده شدم و در سال های قبل از 89، عضو اتاق فکر و کادر نویسندگان یکی از رادیوهای تهران بودم (به صورت کوتاه)؛ بعدها برحسب همان علاقه و اشتیاق، به سمت و سوی تئاتر و فیلم کوتاه کشیده شدم و این آشنایی باعث کسب تجربیاتی در زمینه بازیگری تئاتر، کارگردانی تئاتر، نویسندگی دو کار جشنواره ای (تاریخی / طنز) و نگارش سناریوی چند کار جدی و طنز هم شد و.

در زمینه نویسندگی نیز نزد چند تن از اساتید خوش نام و قلم این هنر زیبا (استاد فرجی، استاد محمودی ایرانمهر و. - سال 1390 به قبل) دوره دیدم و آشنایی و تلمذ نزد این سروران، جزء افتخارات زندگی ام بوده و هست و معتقدم که :

" نویسنده، هیچگاه به پله آخر نمی رسد و همواره باید بخواند، بنویسد و از منِ دیروزش پیشی بگیرد."


مشخصات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها